در شب ششم"حبيب بن مظاهر اسدي" با اذن امام حسين(ع) براي آوردن ياور و كمك، به قبيله بنياسد رفت. اسديان پذيرفتند و با تعداد ۹۰ نفر براي ياري امام حسين (ع) حركت كردند، ولي جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او ۴۰۰ نفر را فرستاد تا مانع آنها شوند. لذا درگيري رخ داد كه در اين ميان جمعي از بني اسد شهيد و زخمي و بقيه ناگزير به فرار شدند و حبيب به خدمت حضرت آمد و جريان را عرض كرد و امام (ع) فرمودند: "لاحول ولا قُوةَ الا بِاللّهِ".
بازار آهنگران كوفه
از روز ششم محرم بازار آهنگران كوفه محل رفت و آمد و خريد و فروش زيادي بوده است. هر كسي را ميديدي يا شمشير يا نيزه و يا تيري ميخريد و يا آنها را نزد آهنگران تيز ميكرد و به سم آغشته ميكرد؛ براي ريختن خون جگر گوشه رسول خدا(ص) و علي مرتضي و فاطمه زهرا (س) و تمام تيرها مسموم بود و بعضي از آن تيرها يك شعبه و بعضي سه شعبه بودند.
*تراكم لشكر يزيد در صحراي كربلا
در اين روز لشكر زيادي براي جنگ با حضرت اباعبدالله (ع) جمع شدند.
* در اين روز عبيداللّه بن زياد نامه هايی براي عمر بن سعد فرستاد و در آنها نوشت:
"من از نظر نيروي نظامي اعم از سواره و پياده تو را تجهيز كرده ام. توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را براي من مي فرستند".